موقع اذان ظهر توی یکی از جاده های بیرون شهر، دید چوپانی مشغول خواندن نماز است و گوسفندان هم کنارش مشغول چرا .از دیدن این صحنه لذت برد و خودش را به چوپان رساند.
از او پرسید:چه شد نمازتو به موقع ادا میکنی؟
چوپان جواب داد:وقتی من برای گوسفندانم نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند.
حال وقتی خدا ما را صدا میزند.و بتوانیم و به موقع به سمتش
نرویم از گوسفند هم کمتریم...